یکشنبه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۸۴

طبل تو خالی در دست هفتمی ها

روزگاری بیش نیست که نماینگانی با رای اقلیت راهی مجلس شدند و در جایگاه اکثریت قرار گرفتند.پیشانی های پینه بسته از نماز شب، تسبیح ذکر در دست و محاسن بر صورت،اصولی را اجرا می کنند که در قاموسنامه هیچ دین و مسلکی سراغ نداریم.یا اگر هست به تازگی مدون شده.
الفاظ و کلماتی که بر زبان ناجیان مستضعفان و غمخواران کشور به ناروا جاری می شود، در روزگار علی، که تنها عادل روزگار از آدم تا کنون بوده،زناکار را اجازه نمی داد که نام گناهش را بر زبان بیاورد، حال در روزگاری که همه خود را پرچم دار و میراث دار او می دانند، برای منزه کردن خود گروهی عظیم خبرنگاران را ز"نازاده" لقب می دهد.
جای شگفتی و تعجب نیست که چطور نماینده ای که تنها با رای اقلیتی به خانه ملت پای نهاده این چنین بی محابا بر طبلی تو خالی می کوبد و همچون دخترکانی کوچک که در بازی کودکانه شکست خورده اند در پی خبرنگاران می دود،این گروه بی یار و یاورانی هستند که هیچ ریسمانی برای چنگ اندازی ندارند و حتی اگر به وظایف حرفه ای خود هم عمل کنند، باز هم مورد عتاب قرار می گیرند.چرا که آنانی که دیروز انتقاد از ششمی ها را شجاعت و جسارت می دانستد، امروز همان حرف ها را بی حرمتی، دروغگویی و تحریف نام گذاری می کنند .البته باز هم جای اندکی امید وجود دارد که هنوز دادگاهی و ترازوی عدالتی هست.

مسیح با تاج خار آمد

هیچ وقت آرامش، سکوت و گریه اش رو دوست نداشتم با این که موقع مصاحبه گرفتن همه رو با صدای بلندش از کار بی کار می کرد اما جسارتی که در سوال پرسیدن داشت، برای همه جذاب بود؛ حیف که نتونستند از پس زیرکی و هوشیاریش بربیان البته اگر بیش از این در مجلس می موند،سنگ رو سنگ بند نمی شد. اما ای کاش باهاش بازی قدیمیشونو نمی کردند. مسیح چند روزی بعد ا اخراجش با تاج خار وارد نمایشگاه کتاب شد؛ البته بعد از روانداختن به عالم و آدم و با وساطت خاتمی.کتاب یه رومان سیاسی بود اما بیشتر شبیه یه دفتر خاطرات بود که یه جاهایی قلب آدمو آزار می داد.وقتی داشت از گذشته ای می گفت که هیچ کس ازش خبر نداشت اما چند سایت برای تخریب چهره اش از گذشته اش که به خاطر قلب مهربونش تلخ رقم خورده بود، به عنوان برگ سیاهی از زندگیش نام برده بودند،دلم گرفت.احساس کردم با تمام وجود می خواد فریاد بزنه گذشته سیاهی که ازش نام می برید و سال ها از همه پنهانش کردم فقط به خاطر چشمهای زهرآلود و قلب های ناپاک شما بوده.