چهارشنبه، اسفند ۲۸، ۱۳۸۷

سرعت و عشق و موتور هزار؛ ممنوع


اگر شانس داشته باشید و یک باره از پشت سر صدای گاز دادنشان را نشنوید تا شوکه شوید، حتما از دیدنشان خیلی ذوق زده و هیجان زده خواهید شد.
موتورهایی با ظاهر زیبا و پر ابهت، که موتورسوارانش لباس هایی مخصوص به تن دارند و برخلاف همه غیراستانداردهای کشور، از کلاه تا کفش هایشان خاص و مخصوص است. لباس هایی که دیگر شناسنامه صاحبانش است.
موتور سنگین، موتور هزار، موتور ترور، از انواع نام هایی است که به این دسته از موتورها داده اند؛ اما اصل نامش موتور مسابقه (race) است.
همان خط اول گفتم اگر شانس بیاورید؛ اما این شانس نصیبتان نمی شود؛ البته در خیابان ها و اتوبان ها. به قول کبری 11، محدوده آنها اتوبان ها و جاده ها است؛ اما براساس قانونی که در دهه 60 مصوب شد، تردد این موتورها ممنوع است؛ مگر دارای مجوز باشند.
محسن عسگری، امین وزیرنژاد از اعضای هیات موتور سواری و فدراسیون موتورسواری و دوچرخه سواری و امیرحسین پورسینا جوان 19 ساله خبرنگار، سه تن از موتور سوارانی هستند که یک روز همگی در منزل محسن جمع شدند تا از دنیایشان بگویند. هرچند آخر ماجرا بیشتر به تعریف خاطراتی گذشت که در عین خنده دار بودن، تاسف بار نیز بود.
قیمت موتورهای مسابقه یا همان سنگین و هزار خودمان، از دو تا 24 میلیون تومان در ایران وجود دارد؛ اما اگر قرار بر این باشد که وارد پیست مسابقه شود و به قول آقا امین حرفی برای گفتن داشته باشد، حداقل 18 میلیون تومان باید برای آن هزینه کرد.
این موتورها، به صورت قطعه قطعه وارد می شود و سپس در ایران بر روی هم سوار می شود. گاهی نیز بر روی اصل آن کمی دست کاری می شود مثلا دنده زنجیر آن را تغییر می دهند تا شتابش را بالا رود و یا سپرهای آن را از جنس کربن می گذراند تا وزن آن کاهش و استحکامش نیز افزایش یابد.
• همه شما موتورهایی دارید که نمی توانید از آنها استفاده کنید، پس چرا این همه هزینه کرده اید؟
آقا محسن: هر کس ورزشی را دوست دارد و هر فعالیتی هزینه ای دارد. ما هم عاشق این ورزش و هیجانش هستیم. در ضمن شما می گویید ممنوع، من قوانین مختلف کشور را گشته ام تا اصل این ممنوعیت را و دلایل آن را ببینم؛ اما هیچ جا اثری از آن ندیدم. همه فقط می گویند ممنوع است؛ اما هیچ کس قانون ممنوعیت آن را ندیده است.
• دلایل امنیتی برای آن آورده اند.
آقا محسن: بله. یک سری ترورها در دهه 60 با این وسایل انجام شد؛ اما این موتورها اصلا وسایل شهری نیستند. و قدرت مانور موتورهای موجود را ندارد. نهایت زمانی که یک نفر می تواند پشت این موتور بنشیند، دو تا 2.5 ساعت است. بعد از آن به دلیل فشاری که بر بدن می آورد، نشستن پشت آن مضر است. در ثانی این موتور را نمی توان در خیابان با ترافیکی که وجود دارد استفاده کرد؛ چون اگر درجا کار کند آمپرش بالا می رود.
• مسابقاتی در ایران برگزار می شود که بتوانید در آن شرکت کنید؟
آقا محسن: قرار است از سال 88 مسابقات فصلی به طور جدی برگزار شود. مسابقاتی هم که تا کنون در ایران برگزار شده به صورت نمادین بوده است.
• برای سوار شدن بر این موتورها آموزش های خاصی هم وجود دارد؟
آقا محسن: پیش از این مدرسه موتورسواری وجود داشت که در سال 84 و بعد از آن که یکی از موتورسواران از روی یک اتوبوس پرید و جانش را از دست داد، این مدرسه تعطیل شد. در این مدرسه به علاقه مندانی که بین 20 تا 35 سال سن داشتند و همچنین دارای گواهی نامه موتور سیکلت و عدم سوءپیشینه بودند، آموزش داده می شد. در حال حاضر آقای مهران همتیان که دارای گواهی نامه مربی گری است، نظاره گر کار موتورسواران است و سعی می کند موارد لازم را به صورت تئوری آموزش دهد و گاهی نیز با موتور بچه ها را همراهی می کند تا این ورزش را حرفه ای کند.
نهایت سرعتی که می توان با این نوع موتورها رفت 299 کیلومتر در ساعت است. در حال حاضر حدود 100 دستگاه موتور سنگین در ایران وجود دارد. این موتورها برخی قانونی وارد می شود و اکثریت به طور غیرقانونی. اما نکته جالب این که آخرین مدل های موتورهای سنگینی که در دنیا وجود دارد، در ایران نیز پیدا می شود.
استهلاک این موتورها به شدت بالا است و وسایل آن نیز باید همچون خود موتورها از دوبی وارد شود. هر حلقه لاستیک این موتورها 470 تا 480 هزار تومان و لنت آن نیز 170 تا 180 هزار تومان است. کلاه استاندارد این کار نیز یک تا دو میلیون تومان قیمت دارد و لباس آن نیز یک میلیون و 200 هزار تومان که است که همگی باید از دوبی خریداری شود و اگر در فرودگاه این لباس ها توقیف، به ازای هر کیلو، 50 هزار تومان جریمه دارد. کاپشن و شلوار چرم مخصوص موتور سواری حداقل 10 کیلوگرم وزن دارد.
امین، 7-8 سال است که موتور سواری می کند. شغل اصلی اش لوستر فروشی است. از ابتدای گفت و گو پشت کاپیوتر نشسته و در حال دیدن عکس های موتور است؛ اما یک باره شاکی می شود از این سوال و جواب ها.
امین خان: این ها را که همه می دانند. خانوم یه کم از مشکلات ما بگید. بدبختی ما اینه که از نیروی انتظامی مجوز تردد می گیریم، بسیج جلوی ما را می گیرد و آن را قبول ندارد. از سپاه پاسداران حکم می گیریم، اداره آگاهی آن را رد می کند. حکم را هم که نشان می دهیم، سند موتور را می خواهند. این ها هم که هیچ کدام سند ندارند. یک وقت می برند می خوابونند.
• آن وقت چه می کنید؟
امین خان: اگر بخوابونند که بیچاره می شیم. مگه می شه درش آورد. اگر بشه که فرار می کنیم.
البته این رفتارها به خاطر حضور غیرقانونی این موتورسواران در شهر نیست؛ چرا که جای آنها در خیابان ها نیست. این اتفاقات زمانی می افتد که برای رفتن تا پیست (این پیست مخصوص دوچرخه سواری و اسکیت و کارتینگ است و کاملا برای این موتورسواران غیراستاندارد است؛ اما فعلا چاره ای جز استفاده از این پیست ندارند. پیست دیگرشان هم پارکینگ استادیوم آزادی است که سازمان تربیت بدنی در تلاش است تا آن را از موتورسواران بگیرد.)، آن هم با مجوز در روزهای پنجشنبه یا جمعه از خانه خارج می شوند.
امین خان: در مملکت ما هر چه که کم است، بیشتر به چشم می آید. وقتی هم که بخواهند برخورد کنند، کاملا سلیقه ای عمل می کنند. اگر این موتورها از طریق گمرک وارد شود، پلاک می شود و هویت مشخص دارد. بحث تردد آن هم حل می شود که البته تربیت بدنی باید متولی آن شود که تا کنون کوتاهی کرده است.
یکی از زمان هایی که مسولان کاملا با موتورسواران دوست می شوند و تردد آن ها را آزاد اعلام می کنند، زمانی است که به حضور آنان که ظاهرشان بسیار قدرتمند به نظر می آید، نیاز دارند. همچون مانورها، اسکورت تیم ها و حتی طرح های امنیت اجتماعی.
موتورسواران مسابقه پای ثابت در هفته نیروی انتظامی برای مراسم فرهنگی آن هستند. در این مراسم این افراد با پوشیدن لباس پلیس، در مانورها شرکت می کنند.
امین خان: چندین بار اتفاق افتاده که با مجوزی که برای این کار برایمان صادر شده، هنگام رفت و آمد که زمان و مسیر آن هم در مجوز قید شده، جلویمان را گرفته اند و جالب این که گاهی یک سرباز، حکم و امضای مافوق حود را قبول نمی کند و استناد می کند به همان ممنوعیت تردد موتورسیکلت های سنگین و می خواهد موتور را توقیف کند.
شرکت در طرح مبارزه با سرقت و کیف قاپی در منطقه ستارخان یکی از طرح هایی بوده که اعضای موتورسواران در آن شرکت داشته اند و ظرف یک هفته آمار منطقه را به صفر رسانده اند. نحوه شرکت آنها در این طرح ها به این صورت است که در کنار پلیس در منطقه حاضر می شوند و اگر مورد خاصی پیش بیاید با دستور پلیس به تعقیب فرد مورد نظر می پردازند.
آقا محسن: در یک مورد وقتی دزد بانک در حال فرار بود، پشت سرش گاز دادم. از صدای آن در جایش میخ کوب شد و ایستاد.
در این موارد پلیس درخواستی مبنی بر حضور تعدادی از موتورسواران را به فدراسیون می دهد و از میان 20 عضو فعال تعدادی انتخاب شده و در مراسم شرکت می کنند.
امین خان: یک بار باید با پلیس بزرگراه به عنوان پلیس نامحسوس همراه می شدیم. حکم ما هم از سوی پلیس کل بزرگراه صادر شده بود. من باید در مدرس شمالی مستقر می شدم. در یک مورد که مشغول تعقیب یک خودرو بودم، دیدم سر مدرس- صدر به شدت ترافیک شده و یک پژو 405 بزرگراه را بسته و همه آماده باش هستند. تا رسیدم دیدم برای گرفتن من بوده و می خواستند موتور را ببرند. در صورتی که با لباس پلیس هم بودم.
تنها مشکل این موتورسواران برخورد در اتوبان و بزرگراه ها نیست؛ بلکه در صورتی که گزارش شود در خانه ای چنین موتوری وجود دارد، می توانند آن را توقیف کنند.
امین خان: اگر گمرک موتورهای ما را ضبط کند، بعد از 6 ماه آن را با برگه اوراقی می فروشد. گاهی موتوری که 15 میلیون هزینه اش شده را 16 میلیون فرخته و وقتی بیرون می آید با سندی که دارد با قیمتی بالاتر به فروش می رسد.
تعقیب و گریز این موتورسواران یکی از خطرناک ترین کارها است؛ چرا که مرگ را برایشان به همراه دارد و یا در حالت بهتر، قطع دست و پا. شبیه موردی که یک و نیم سال پیش برای دو تن از دوستان این گروه اتفاق افتاد در زمانی که یک جوان قصد کورس گذاشتن با او را داشت. در دوبی، به دلیل چهار مرگی که به این شکل اتفاق افتاده، تعقیب این موتورسواران ممنوع اعلام شده است.
سرعت بالا و هیجان ناشی از سوار شدن بر این موتور نیز گاهی برای این موتورسواران دردسر ساز است همچون چند خاطره ای که تعریف می کنند که تنها عشق سوار شدن بر موتور باعث گرفتاری شان شده است. اما کورث گذاشتن با آنها هم عالمی دارد که بنزهای پلیس هم آن را در همکاری مشترکی که با هم داشته اند، تجربه کرده اند. مردم عادی هم در مواجهه با آنها چنان هیجان زده می شوند که اگر درخواست سواری نداشته باشند، حتما عکس و فیلم از آنها می گیرند.
اکنون، موتورسواران چشم انتظار آماده شده پیست مسابقه ای هستند که از دو سال پیش با سرمایه خصوصی در پرند در حال ساخت است و زمان افتتاح آن نیز بین 8 ماه تا دو سال دیگر اعلام شده است. استانداردهای این پیست حتی یک درجه از سطح بین المللی بالاتر بوده و قابل استفاده برای مسابقات اتومبیل رانی نیز هست.

۷ نظر:

b_rezaei گفت...

سلام خسته نباشی
سال نو شما مبارک،سال خوب و پر کاری داشته باشی
برای من خیلی جالب است از همه چیز می نویسی
یک سئوال شما موتور سواری را دوست دارید(اگر جوابتون مثبت است)چقدر؟
b_rezaei

behnaz گفت...

سلام دوست عزیز. سال خوب همراه با موفقیت و سلامتی داشته باشید.
راستش من از موتور سواری اصلا خوشم نمی آد؛ اما خیلی خیلی دوست دارم برای یک بار هم شده تجربه سواری باموتور هزار را داشته باشم؛ البته یکی از دلایل ممنوعیت تردد این موتورها این است که احتمال داده می شود دختران نیز بر ترک این موتورها بنشینند.

b_rezaei گفت...

سلام ممنون ازاینکه پاسخ دادیدمن قبلا" تجربه پشت ترک نشستن آن را داشته ام(با یک موتور سوار دیوانه)شما احتیاط کنید با دیوانه ها سوار نشوید(بعید میدونم گیرتون بیاد)من هنوز این نکته برایم مبهم است واقعا" چرا

behnaz گفت...

چی چرا؟

b_rezaei گفت...

سلام خسته نباشی
ببخش آخرش نا مفهوم شد
بهتره به این شکل بگم،موقعی که میخواهید بروید بگویید چرا(نه اینکه بدون حتی خداحافظی بروید)شاید کسی بخواند و یاد بگیرد
sorry bye

b-rezaei گفت...

سلام
روزی چند مرتبه یک سری اینجا میزنم
اما از اخبار جدید خبری نیست
ظاهرا" از نوشتن دست کشیدید

بهناز گفت...

سلام دوست بزرگوار.تنبلی از من نیست و از نوشتن هم دست نکشیده ام؛ اما مشکلی در چارسوق ایجاد شده که امکان به روز رسانی آن را از دست داده ام.
البته می شه سیاسی اش کرد و به موضوع انتخابات هم ارتباطش داد؛ چون این اتفاق تکراری است.امیدوارم مشکل حل شود.