یکشنبه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۸۴

طبل تو خالی در دست هفتمی ها

روزگاری بیش نیست که نماینگانی با رای اقلیت راهی مجلس شدند و در جایگاه اکثریت قرار گرفتند.پیشانی های پینه بسته از نماز شب، تسبیح ذکر در دست و محاسن بر صورت،اصولی را اجرا می کنند که در قاموسنامه هیچ دین و مسلکی سراغ نداریم.یا اگر هست به تازگی مدون شده.
الفاظ و کلماتی که بر زبان ناجیان مستضعفان و غمخواران کشور به ناروا جاری می شود، در روزگار علی، که تنها عادل روزگار از آدم تا کنون بوده،زناکار را اجازه نمی داد که نام گناهش را بر زبان بیاورد، حال در روزگاری که همه خود را پرچم دار و میراث دار او می دانند، برای منزه کردن خود گروهی عظیم خبرنگاران را ز"نازاده" لقب می دهد.
جای شگفتی و تعجب نیست که چطور نماینده ای که تنها با رای اقلیتی به خانه ملت پای نهاده این چنین بی محابا بر طبلی تو خالی می کوبد و همچون دخترکانی کوچک که در بازی کودکانه شکست خورده اند در پی خبرنگاران می دود،این گروه بی یار و یاورانی هستند که هیچ ریسمانی برای چنگ اندازی ندارند و حتی اگر به وظایف حرفه ای خود هم عمل کنند، باز هم مورد عتاب قرار می گیرند.چرا که آنانی که دیروز انتقاد از ششمی ها را شجاعت و جسارت می دانستد، امروز همان حرف ها را بی حرمتی، دروغگویی و تحریف نام گذاری می کنند .البته باز هم جای اندکی امید وجود دارد که هنوز دادگاهی و ترازوی عدالتی هست.

هیچ نظری موجود نیست: