"قان قان قانننن". تمام دنیای کودکی پسرانهپر میشد با ماشینباریهایی با اتاق نارنجی و بار سبز رنگ پلاستیکی. ماشینهایی که بزرگیشان از 30 تا 40 سانتیمتر تجاوز نمیکرد و با نخی در کوچه یا حیاط دنبال پسرکان کشیده میشد.
نخها اما امروز جای خود را به موتور و باطریهای شارژی دادهاند. پاهای کودکانه هم دیگر نیازی ندارند که برای چرخیدن چرخهای ماشینهایشان ساعتها بدوند. داخل ماشین مینشینند و با زندن یک کلید، حرکت آغاز میشود. "قان قان"، جایش را به "ویژژژژژژژژژژژ" داده است.
"سالهای جنگ، بازار متعلق به شادایران(1) بود. تولیداتش هرچه بود، تنها اسباببازیهای موجود در بازار بود و مشتری چارهای جز خرید نداشت. آن زمان تولیدکننده حرف اصلی را میزد و انتخاب و سلیقه مشتری دست او بود. او تعیین میکرد که مشتری چه بخرد."
پانوشت1-: شادایران تنها تولیدکننده اسباب بازی(ماشینهای بازی اعم از شارژی و پدالی) در ایران و فعال در اصفهان است. براساس لیست اداره کل استاندارد و تحقیقات صنعتی استان اصفهان، ماشین پدالی مدل هدیه وشیل و اسباب بازی(در لیستشان با همین نام کلی نوشته بودند)، دارای پروانه تولید در شادایران هستند.
مغازهای سرتاسر ماشین فقط هم از نوع بزرگ. فکر میکنم به راحتی میتوانم سوار یکی از آنها شوم؛ اما از آقا بابک، فروشنده مغازه که در حال گفتن ماجرای اسباببازیها است، خجالت می کشم.
مشتریهای این ساعت آقا بابک( این ساعت، منظور ساعت 3.5 است که برای مصاحبه رفته بودم)، چند مرد میانسال هستند که بر سر خرید یک قطعه چانه میزنند.
"الان دیگه همه از چین وارد میشه. خوشگل. خوش رنگ. آدم عشق میکنه نگاشون کنه. به هوس میافته سوار بشه. قیمتش هم والا خوبه. دیگه 60 یا 90 هزار تومن تو این دوره پولی نیست که کسی برای بچهاش نخره؛ اما ایران (منظورش همان شرکت اسباببازی سازی است)، یه جوری میزنه که رغبت نمیکنی نگاش کنی. الان 10 ساله داره یه مدل میزنه عین پیکان که یه عمر داشت تولید میشد، بدون تغییر. خب فروش نمیکنه. نمیتونه رقابت کنه."
مغازهاش در پاساژی در گمرک است. چند عمده فروش دیگر هم مغازه دارند که تمام اجناسشان چینی است؛ اما این مغازه از سالها پیش یکی از فروشندگان عمده محصولات شادایران بوده و هنوز هم تک و توک میفروشد؛ اما خریداری ندارد:" جنس میزنن زمخت. فقط فکر استحکام هستند. فکر این که 5 سال - 6 سال ماشین کار کنه. بچه تنوع طلبه. دنبال خوشگلی می گرده. رنگ جذاب میخواد؛ اما اصلا توجه نمیکنند. الان مدل جیپ شکاریش رو از روی مدل چینی کپی برداری کرده؛ اما غیر از این که مدل چینی از نظر رنگ و کیفیت بهتره، از نظر قیمت هم با تمام هزینههای وارداتش، 30 هزار تومن ارزونتره. مردم هم وقتی میبینند جنس چینی هست، به چه خوشگلی و تازه ارزونتر، خب اونو میخرن."
در حال حاضر تمام ماشینهای شارژی در بازار از چین وارد میشود. البته اجناسی هم به اسم اسپانیا و ایتالیا در بازار موجود هست؛ اما قیمتش 400 تا 500 هزار تومان است.
"هزینه گمرکی ما از پارسال تا حالا کلی بالا رفته برای واردات ماشینها. الان 55 درصد هزینه گمرکی پرداخت میکنیم. این غیر از هزینه حمل و نقل و انبارداری و دریافت استانداردهاست. البته جنسها نسبت به قبل از عید گرون هم شده. پیش از عید این ماشین(اشارهاش به یکی از ماشینهای شارژی مغازه است)، 108 هزار تومن بود، الان شده 130 هزار تومن. خب قیمت نفت وقتی بره بالا، حتما روی اینها هم که از پلاستیک ساخته میشه، تاثیر میذاره."
آقا بابک:" واردات اسباببازی دو جوره. یا میتونی سفارش بدی یا خودت بری خرید. اگر خودت بری خرید به چین، حدود سه ماه معطلی داره تا جنست برسه به بندر. اون جا هم باید توی بارون و آفتاب شدید بندرعباس بمونه که کلی ضرر داره و جنس از بین میره. ما می ریم از دوبی میخریم که دم دستترو راحت تره. بعد از این که جنست اومد بندر، اگر ترخیصکارت، زرنگ باشه، میتونه جنس را 20 روزه برات ترخیص کنه؛ اما اگر جنست مشکل داشته باشه, همچنان باید در انبار بمونه و آفتاب و بارون بخوره."
جنسهای وارداتی از یک شکل و جنس هستند. بسته به مدلهایشان ارزانتر و گرانتر می شوند آن هم هنگام خرید از تولیدکننده؛ اما بعد از این که استانداردهای کشور را که باید مضاعف بر استاندارد CU اروپا را داشته باشد، دریافت کرد و به شهر رسید، دیگر تنها مدل نیست که قیمت تعیین میکند؛ بلکه محل فروش است که تعیین کننده است. از پایین شهر اگر گمرک را مبنا قرار دهیم تا بالای شهر اگر تجریش، پارک وی و پارک ملت را انتخاب کنیم، تفاوت قیمت از 100 هزار تومان شروع می شود.
"یه وقت که میرم با مشتریهای مغازهایمون تصفیه حساب کنم، میبینم روی یه جنس معمولی، دارن 100 تومن سود میخورن. تازه با مشتریهایی که اونها دارن. طرف اصلا براش مهم نیست. میگه 274 هزار تومن. یه کلام میپرسه تخفیف داره میگه نه. اونم تا هزار تومن آخر را می شمره می ذاره رو میز. اما ما نه. طرف برای 500 تومن هم چونه میزنه. بیشترشون هم از قشر کارگر هستند. پدر و مادر هم که چاره ندارن باید بخرن تا میتونن چونه میزنن و بچه هم که خبر نمیفهمه نداشتن یعنی چی. چشمش که ببینه، میخواد."
ماشینهای شارژی، با وجود آن که هزینه نسبتا بالایی برای خریدشان صرف میشود؛ اما با از کار افتادن یک تکهاش دیگر کارایی ندارد و حکم همان ماشینهای سابق را پیدا میکند که برای حرکت نیازمند پاهای دونده است.
آقا بابک:" با وجودی که خیلی جنس وارد ایران میشه؛ اما کسی توجهی به واردات قطعاتش نداره و خیلی کم پیش میاد که قطعه وارد کنن. این جوری با خراب شدن یه چرخ دنده، ماشین غیرقابل استفاده میشه. البته خب صرف هم نمیکنه وارداتش. الان واردات حتی اسباب بازی با این که نیاز بچهها است و تو ایران هم تولید نمیشه؛ اما تمامش مصیبته و ضرره. فقط باید هزینه کرد."
آقا بابک:" خودمون که نمیتونیم تولید کنیم، پس راه رو برای وارداتش راحتتر کنن تا حداقل ارزونتر به دست ما برسه و ما هم ارزونتر بفروشیم تا هیچ بچهای حسرت سوارشدن و داشتن یه تیکه اسباببازی برای یه عمر تو دلش نمونه. به خدا ایرانی جماعت نمیتونه بسازه. هفتهای چند مورد سراغمون میان میگن مبتکریم. قطعه بده بسازیم؛ اما تا حالا چیزی ساخته نشده، اگر هم بشه به پای اون چینیه نمیرسه."
نخها اما امروز جای خود را به موتور و باطریهای شارژی دادهاند. پاهای کودکانه هم دیگر نیازی ندارند که برای چرخیدن چرخهای ماشینهایشان ساعتها بدوند. داخل ماشین مینشینند و با زندن یک کلید، حرکت آغاز میشود. "قان قان"، جایش را به "ویژژژژژژژژژژژ" داده است.
"سالهای جنگ، بازار متعلق به شادایران(1) بود. تولیداتش هرچه بود، تنها اسباببازیهای موجود در بازار بود و مشتری چارهای جز خرید نداشت. آن زمان تولیدکننده حرف اصلی را میزد و انتخاب و سلیقه مشتری دست او بود. او تعیین میکرد که مشتری چه بخرد."
پانوشت1-: شادایران تنها تولیدکننده اسباب بازی(ماشینهای بازی اعم از شارژی و پدالی) در ایران و فعال در اصفهان است. براساس لیست اداره کل استاندارد و تحقیقات صنعتی استان اصفهان، ماشین پدالی مدل هدیه وشیل و اسباب بازی(در لیستشان با همین نام کلی نوشته بودند)، دارای پروانه تولید در شادایران هستند.
مغازهای سرتاسر ماشین فقط هم از نوع بزرگ. فکر میکنم به راحتی میتوانم سوار یکی از آنها شوم؛ اما از آقا بابک، فروشنده مغازه که در حال گفتن ماجرای اسباببازیها است، خجالت می کشم.
مشتریهای این ساعت آقا بابک( این ساعت، منظور ساعت 3.5 است که برای مصاحبه رفته بودم)، چند مرد میانسال هستند که بر سر خرید یک قطعه چانه میزنند.
"الان دیگه همه از چین وارد میشه. خوشگل. خوش رنگ. آدم عشق میکنه نگاشون کنه. به هوس میافته سوار بشه. قیمتش هم والا خوبه. دیگه 60 یا 90 هزار تومن تو این دوره پولی نیست که کسی برای بچهاش نخره؛ اما ایران (منظورش همان شرکت اسباببازی سازی است)، یه جوری میزنه که رغبت نمیکنی نگاش کنی. الان 10 ساله داره یه مدل میزنه عین پیکان که یه عمر داشت تولید میشد، بدون تغییر. خب فروش نمیکنه. نمیتونه رقابت کنه."
مغازهاش در پاساژی در گمرک است. چند عمده فروش دیگر هم مغازه دارند که تمام اجناسشان چینی است؛ اما این مغازه از سالها پیش یکی از فروشندگان عمده محصولات شادایران بوده و هنوز هم تک و توک میفروشد؛ اما خریداری ندارد:" جنس میزنن زمخت. فقط فکر استحکام هستند. فکر این که 5 سال - 6 سال ماشین کار کنه. بچه تنوع طلبه. دنبال خوشگلی می گرده. رنگ جذاب میخواد؛ اما اصلا توجه نمیکنند. الان مدل جیپ شکاریش رو از روی مدل چینی کپی برداری کرده؛ اما غیر از این که مدل چینی از نظر رنگ و کیفیت بهتره، از نظر قیمت هم با تمام هزینههای وارداتش، 30 هزار تومن ارزونتره. مردم هم وقتی میبینند جنس چینی هست، به چه خوشگلی و تازه ارزونتر، خب اونو میخرن."
در حال حاضر تمام ماشینهای شارژی در بازار از چین وارد میشود. البته اجناسی هم به اسم اسپانیا و ایتالیا در بازار موجود هست؛ اما قیمتش 400 تا 500 هزار تومان است.
"هزینه گمرکی ما از پارسال تا حالا کلی بالا رفته برای واردات ماشینها. الان 55 درصد هزینه گمرکی پرداخت میکنیم. این غیر از هزینه حمل و نقل و انبارداری و دریافت استانداردهاست. البته جنسها نسبت به قبل از عید گرون هم شده. پیش از عید این ماشین(اشارهاش به یکی از ماشینهای شارژی مغازه است)، 108 هزار تومن بود، الان شده 130 هزار تومن. خب قیمت نفت وقتی بره بالا، حتما روی اینها هم که از پلاستیک ساخته میشه، تاثیر میذاره."
آقا بابک:" واردات اسباببازی دو جوره. یا میتونی سفارش بدی یا خودت بری خرید. اگر خودت بری خرید به چین، حدود سه ماه معطلی داره تا جنست برسه به بندر. اون جا هم باید توی بارون و آفتاب شدید بندرعباس بمونه که کلی ضرر داره و جنس از بین میره. ما می ریم از دوبی میخریم که دم دستترو راحت تره. بعد از این که جنست اومد بندر، اگر ترخیصکارت، زرنگ باشه، میتونه جنس را 20 روزه برات ترخیص کنه؛ اما اگر جنست مشکل داشته باشه, همچنان باید در انبار بمونه و آفتاب و بارون بخوره."
جنسهای وارداتی از یک شکل و جنس هستند. بسته به مدلهایشان ارزانتر و گرانتر می شوند آن هم هنگام خرید از تولیدکننده؛ اما بعد از این که استانداردهای کشور را که باید مضاعف بر استاندارد CU اروپا را داشته باشد، دریافت کرد و به شهر رسید، دیگر تنها مدل نیست که قیمت تعیین میکند؛ بلکه محل فروش است که تعیین کننده است. از پایین شهر اگر گمرک را مبنا قرار دهیم تا بالای شهر اگر تجریش، پارک وی و پارک ملت را انتخاب کنیم، تفاوت قیمت از 100 هزار تومان شروع می شود.
"یه وقت که میرم با مشتریهای مغازهایمون تصفیه حساب کنم، میبینم روی یه جنس معمولی، دارن 100 تومن سود میخورن. تازه با مشتریهایی که اونها دارن. طرف اصلا براش مهم نیست. میگه 274 هزار تومن. یه کلام میپرسه تخفیف داره میگه نه. اونم تا هزار تومن آخر را می شمره می ذاره رو میز. اما ما نه. طرف برای 500 تومن هم چونه میزنه. بیشترشون هم از قشر کارگر هستند. پدر و مادر هم که چاره ندارن باید بخرن تا میتونن چونه میزنن و بچه هم که خبر نمیفهمه نداشتن یعنی چی. چشمش که ببینه، میخواد."
ماشینهای شارژی، با وجود آن که هزینه نسبتا بالایی برای خریدشان صرف میشود؛ اما با از کار افتادن یک تکهاش دیگر کارایی ندارد و حکم همان ماشینهای سابق را پیدا میکند که برای حرکت نیازمند پاهای دونده است.
آقا بابک:" با وجودی که خیلی جنس وارد ایران میشه؛ اما کسی توجهی به واردات قطعاتش نداره و خیلی کم پیش میاد که قطعه وارد کنن. این جوری با خراب شدن یه چرخ دنده، ماشین غیرقابل استفاده میشه. البته خب صرف هم نمیکنه وارداتش. الان واردات حتی اسباب بازی با این که نیاز بچهها است و تو ایران هم تولید نمیشه؛ اما تمامش مصیبته و ضرره. فقط باید هزینه کرد."
آقا بابک:" خودمون که نمیتونیم تولید کنیم، پس راه رو برای وارداتش راحتتر کنن تا حداقل ارزونتر به دست ما برسه و ما هم ارزونتر بفروشیم تا هیچ بچهای حسرت سوارشدن و داشتن یه تیکه اسباببازی برای یه عمر تو دلش نمونه. به خدا ایرانی جماعت نمیتونه بسازه. هفتهای چند مورد سراغمون میان میگن مبتکریم. قطعه بده بسازیم؛ اما تا حالا چیزی ساخته نشده، اگر هم بشه به پای اون چینیه نمیرسه."
از ورشکستگی تا صادرات
اسباببازیهای خارجی، حتی متعلق به معتبرترین شرکتهای سازنده که استانداردهای CU اروپا را نیز دارند، برای ورود به بازار ایران باید یک بار دیگر مورد آزمایش قرار بگیرند و از اداره استاندارد و کانون پرورش فکری کودکان تاییدیه استاندارد بگیرند.
از تاریخ اول تیرماه سال 82 که قانون استاندارد اجباری اسباب بازی تایید شد، اداره استاندارد، کالاهای وارداتی را از نظر مکانیکی و ایمنی مورد آزمایش قرار میدهد. در این بخش یک نمونه از ماشین بازی به اضافه اظهارنامه وارداتی به اداره استاندارد میرود.
بخش دوم تعیین سطح استاندارد توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و زیر نظر شورای نظارت بر اسباب بازی انجام میشود.
"محمدحسین فرجو"، دبیر شورای نظارت براسباببازی: "در دوران جنگ و تا سالهای 64 و 65، واردات اسباببازی به عنوان کالای لوکس که موجب خروج ارز از کشور میشد، ممنوع بود؛ اما پس از آن اسباببازی به عنوان وسیلهای که در ساخت و رشد شخصیت و آینده کودک موثر است و او را برای زندگی اجتماعی آینده آماده میکند، شناخته شد و واردات آن در صورتی که مغایرت فرهنگی نداشته باشد، آزاد اعلام شد."
اصلیترین وظیفه شورای نظارت براسباببازی، این است که بحث فرهنگی اسباببازیهای وارداتی را مورد نظر و توجه قرار دهند تا استانداردهای ماده 6204 این مرکز را داشته باشد.
البته تولیدات داخلی نیز باید استانداردهای فوق راداشته باشند. فرجو:" یکی از سفارشهای همیشگی ما به تولیدکنندگان داشتن آزمایشگاه و مسوول کیفی کنترل در کارگاههای تولیدی است."
دبیر شورای نظارت براسباببازی: "شادایران، به عنوان یکی از تولیدکنندگان داخلی، در عین حال که برخی از قطعات تولیدات خود را از خارج از کشور وارد میکند؛ اما در تولیداتش همچون سمند و پژو 206، نوآوریهایی نسبت به مدلهای چینی داشته که آن را نسبت به آنها متمایز میکند. همچون تجهیز ماشینها به سوویچ یا کنترل از راه دور برای والدین؛ اما با توجه به شرایطی که دارد، احتمال ورشکستگی آن میرود."
فرجو:" نوع فعالیت چین در دنیا به گونهای است که برای رقابت با آن باید بسیار حسابشده عمل کرد. در حال حاضر علیرغم حمایتهایی که اعلام میشود، در عمل هیچ کمکی به واحدهای تولیدی داخلی نمیشود و این شرکت تا کنون نتوانسته هیچ سهمیهای از شرکت پتروشیمی برای تامین مواد اولیه خود بگیرد و تمام آن را به صورت آزاد تامین میکند."
در شرایطی که کانون سعی دارد برای حمایت از شادایران شرایط مناسبی برای عرضه محصولاتش همچون ارایه کارتهای تخفیف به واحدهای فرهنگی را فراهم کند؛ اما به گفته فرجو، مسوولان آن چندان استقبالی از این طرح نکردهاند؛ اما آنها هدف بزرگتری دارند و میخواهند محصولاتشان را جهانی کنند و کار صادرات خود را شروع کنند.
دبیر شورای نظارت براسباببازی: "شادایران برای نجات خود و افزایش فروشش در ایران تلاشهای زیادی کرده است. حتی به ایرانخودرو پیشنهاد داد که مدلهای سمندش را در صندوقهای ماشینهای سمند به عنوان هدیه قرار دهد که گویا طرح مورد موافقت مسوولان قرار نگرفت. حالا نیز شادایران تلاشهایی در بازار دوبی کرده و صادراتی به آنجا داشته است. این شرکت برای موفقیت چه در عرصه داخلی و چه خارجی باید به فعالان این بخش نیز توجه داشته باشد. قیمتها و کیفیتی که کالاهای چینی دارند به گونهای است که رقابت را برای شرکتهای داخلی بسیار سخت میکند."
فرجو:" یکی از بزرگترین محسنات شادایران در کنار شرکتهای چینی، ارایه خدمات پس از فروش است. هیچیک از شرکتهای خارجی چنین خدماتی ندارند و با از کار افتادن یک قطعه، کل وسیله خراب شده و دیگر قابل استفاده نیست. در حالی که شادایران این بخش را نیز در
اسباببازیهای خارجی، حتی متعلق به معتبرترین شرکتهای سازنده که استانداردهای CU اروپا را نیز دارند، برای ورود به بازار ایران باید یک بار دیگر مورد آزمایش قرار بگیرند و از اداره استاندارد و کانون پرورش فکری کودکان تاییدیه استاندارد بگیرند.
از تاریخ اول تیرماه سال 82 که قانون استاندارد اجباری اسباب بازی تایید شد، اداره استاندارد، کالاهای وارداتی را از نظر مکانیکی و ایمنی مورد آزمایش قرار میدهد. در این بخش یک نمونه از ماشین بازی به اضافه اظهارنامه وارداتی به اداره استاندارد میرود.
بخش دوم تعیین سطح استاندارد توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و زیر نظر شورای نظارت بر اسباب بازی انجام میشود.
"محمدحسین فرجو"، دبیر شورای نظارت براسباببازی: "در دوران جنگ و تا سالهای 64 و 65، واردات اسباببازی به عنوان کالای لوکس که موجب خروج ارز از کشور میشد، ممنوع بود؛ اما پس از آن اسباببازی به عنوان وسیلهای که در ساخت و رشد شخصیت و آینده کودک موثر است و او را برای زندگی اجتماعی آینده آماده میکند، شناخته شد و واردات آن در صورتی که مغایرت فرهنگی نداشته باشد، آزاد اعلام شد."
اصلیترین وظیفه شورای نظارت براسباببازی، این است که بحث فرهنگی اسباببازیهای وارداتی را مورد نظر و توجه قرار دهند تا استانداردهای ماده 6204 این مرکز را داشته باشد.
البته تولیدات داخلی نیز باید استانداردهای فوق راداشته باشند. فرجو:" یکی از سفارشهای همیشگی ما به تولیدکنندگان داشتن آزمایشگاه و مسوول کیفی کنترل در کارگاههای تولیدی است."
دبیر شورای نظارت براسباببازی: "شادایران، به عنوان یکی از تولیدکنندگان داخلی، در عین حال که برخی از قطعات تولیدات خود را از خارج از کشور وارد میکند؛ اما در تولیداتش همچون سمند و پژو 206، نوآوریهایی نسبت به مدلهای چینی داشته که آن را نسبت به آنها متمایز میکند. همچون تجهیز ماشینها به سوویچ یا کنترل از راه دور برای والدین؛ اما با توجه به شرایطی که دارد، احتمال ورشکستگی آن میرود."
فرجو:" نوع فعالیت چین در دنیا به گونهای است که برای رقابت با آن باید بسیار حسابشده عمل کرد. در حال حاضر علیرغم حمایتهایی که اعلام میشود، در عمل هیچ کمکی به واحدهای تولیدی داخلی نمیشود و این شرکت تا کنون نتوانسته هیچ سهمیهای از شرکت پتروشیمی برای تامین مواد اولیه خود بگیرد و تمام آن را به صورت آزاد تامین میکند."
در شرایطی که کانون سعی دارد برای حمایت از شادایران شرایط مناسبی برای عرضه محصولاتش همچون ارایه کارتهای تخفیف به واحدهای فرهنگی را فراهم کند؛ اما به گفته فرجو، مسوولان آن چندان استقبالی از این طرح نکردهاند؛ اما آنها هدف بزرگتری دارند و میخواهند محصولاتشان را جهانی کنند و کار صادرات خود را شروع کنند.
دبیر شورای نظارت براسباببازی: "شادایران برای نجات خود و افزایش فروشش در ایران تلاشهای زیادی کرده است. حتی به ایرانخودرو پیشنهاد داد که مدلهای سمندش را در صندوقهای ماشینهای سمند به عنوان هدیه قرار دهد که گویا طرح مورد موافقت مسوولان قرار نگرفت. حالا نیز شادایران تلاشهایی در بازار دوبی کرده و صادراتی به آنجا داشته است. این شرکت برای موفقیت چه در عرصه داخلی و چه خارجی باید به فعالان این بخش نیز توجه داشته باشد. قیمتها و کیفیتی که کالاهای چینی دارند به گونهای است که رقابت را برای شرکتهای داخلی بسیار سخت میکند."
فرجو:" یکی از بزرگترین محسنات شادایران در کنار شرکتهای چینی، ارایه خدمات پس از فروش است. هیچیک از شرکتهای خارجی چنین خدماتی ندارند و با از کار افتادن یک قطعه، کل وسیله خراب شده و دیگر قابل استفاده نیست. در حالی که شادایران این بخش را نیز در
نظر گرفته؛ اما از بازاریابی آن هم در ایران غافل است."
------------------------
این گزارش در شماره 68 هفته نامه دنیای خودرو منتشر شد.
۴ نظر:
آدما هیچوقت بزرگ نمیشن. فقط اسباب بازی هاشون عوض میشه
مگه نه خواهرک؟
بهرام
طفلک بچه های این دوره زمونه که از سن پایین باید ماشینی بشن و هیچ فرصتی برای دویدن و فریاد زدن ندارن.
ولی بازم ماشینم همون ماشینای ذغالی و ذاغارت گذشته. چه کیفی داشت بازی کردن با اونها. اونوقتا با یه ماشین پلاستیکی هم حال می کردیم ولی الان چی؟ ای روزگار چه کردی با ما
چه دنياي قشنگي داشتيم ما !!!چه دنياي قشنگي دارن بچه هاي الان !!! به هرحال بچگي قشنگه .
ارسال یک نظر