راه کوتاه بود. یک یا دو کوچه این ورتر یا اون ورتر. راهی نبود. ننه جون را همین جوری بردند. روی دست. وقتی چشم بست، دستی کشیدند روی چشماش. تابوتش را چندتایی از محرماش(وصیت خودش بود)، بلند کردند و بردند تا غسال خونه. پای پیاده بردندش و دختر و نوه اش لنگ قرمز را بستند کمر و شستن را شروع کردند. بعد هم "لااله الا الله" گویان بردند و خاک کردند و برگشتند.
حالا ماشین جای پا و گاری را گرفته از بس که دور شده قبرستانها. آن هم چه ماشینهایی. "کریم باقری"، بازیکن فوتبال، که خودش بنزسواره، گفته بود که" ایرانی جماعت عشق بنز و بیام و داره." حتماً سر همین عشق هم بود که وقتی بنزهای 2002 برای نعشکشی راه به بهشت زهرا باز کردند و جای بنزهای زرد سی 180 دیزلی را گرفتند، روزنامهها تیتر زدند که "همه تهرانیها یک روز سوار بنز میشوند." آن هم چه بنزی. مدل e240 با رنگ نقرهای و براق که باید دل ببرد از مسافر؛ اما مسافرش دلی ندارد برای حظ بردن.
بهشت زهرا؛ به عنوان بزرگترین قبرستان تهران از سال 48 که اولین مدلهای نعش کش دیزلی آمد تا کنون چند مدلی را عوض کرده است. دهه 60 تویوتا و لندکروزهایی آمدند که خیلی زود رفتند و آخرینشان همین بنزهایی که است که تا 260 تا هم سرعت دارد.
صبح به صبح، هر 30 بنز به همراه 10 ویتوی بلندقد صف میکشند در مرکزشان که در میرزای شیرازی خیابان کریمخان است. این شرکت پیمانکاری، خدمات مربوط به حمل جنازه در تهران را ارایه میدهد. اما اگر قرار باشد جنازهای به خارج از تهران منتقل شود، از ماشینهای مزدا استفاده میشود. این ماشینها مخصوص حمل جنازه از بیمارستان یا خانه به بهشتزهرا هستند.
بنزهای کوتاه و کشیده قابلیت حمل یک تا دو جنازه را دارند. صبح اول وقت از آنها استفاده میشود که مشتری عجله بیشتری برای رساندن میت به غسالخانه را دارد.
راننده جوان و خوش خنده بنز نعشکش:" صبح از مرکز بخش میشیم تو شهر برای بردن جنازهها، بعد مییام بهشت زهرا و تا آخر وقت کاری اینجا هستیم و از این جا تقسیم میشیم. روز پرکارمون تا 6 تا جنازه هم مییاریم اینجا. بستگی به مردن مردم داره دیگه."
نشستن پشت بنز باید دنیایی داشته باشد. فرمون هیدرولیک با گازی نرم و راحت. اون قدر که از دست راننده در میرود که چقدر پا روی پدال فشار داده است:" نه که خیلی پدالش نرمه، گاهی نمیفهمیم چقدر تند میریم. برای همینه که پلیس بزرگراه برای یکی از بچهها سرعت غیرمجاز ثبت کرد و جریمهاش کرد." این جمله را از سر شوخی میگوید راننده نعشکش.
مشکل نعشکشهای فعلی با تمام زیباییاش، نداشتن کولر است که باعث میشود بویی در ماشین بپیچد و بماند؛ البته دستگاه تهویه هوا دارد.
ویتوهای بلند، هم رنگ همین بنزها هستند؛ اما قابلیت حملشان بیشتر است. آن 10 دستگاه هر کدام قابلیت حمل چهار جنازه را دارند. از این دستگاهها بیشتر زمانی استفاده میشود که از زمان کفن و دفن در بهشت زهرا گذشته باشد.
ساعت 3 آخرین ساعتی است که جنازهها وارد غسالخانه میشوند و عملیات کفن و دفن در آن انجام میگیرد. بعد از این ساعت جنازه باید تا فردا صبر کند و به قول یکی از رانندهها:" یه هزینه شام و صبحونه اضافه، گردن خانواده مرده میافته. هرچی زودتر مرده خاک بشه، یه روز جلو هستند." البته ساعت کار رانندهها تمام شبانه روز و به صورت شیفتی است؛ حتی در تعطیلات رسمی و ایام نوروز؛ اما در شرایطی که ساعت از 3 بعد ازظهر گذشته باشد یا شب و تعداد تماسها نیز برای حمل مرده زیاد باشد، ویتوهای بلند میتوانند در مسیرشان چهار مسافر مرده خود را حمل کنند که شب در خانه نماند.
بنزهای جدید سال 82، یک روزه جایگزین قدیمیها شدند. علتش هم نوسازی ناوگان این بخش بود. ماشینهای قدیمی بیش از سه دهه رانده بودند و رمقشان به آخر رسیده بود. بنزهای جدید، برخلاف اسلافشان، مخصوص حمل جنازهاند و کابین مجزایی که گالوانیزه هم هست، دارد. ماشینهای قدیمی یکسره بود و میان راننده و جنازه، حایلی نداشت.
نعشکشهای قدیمی همان موقع در مزایدهای فروخته شدند. فرقی نداشت به چه کسی. هرکس میتوانست خریدار باشد. برای اوراق یا استفاده. چندتایی هم به ورامین فرستاده شدند و اکنون آنجا وظیفه مسافرکشی مرگ را برعهده دارند.
هزینه حمل جنازه با قدیمیها 24 هزار تومان بود و جدیدیها 50 هزار تومان است.
اکنون تنها در تهران از بنزهای نعشکش جدید استفاده میشود:" شهرستان امکانات نداره برای تعمیر این ماشینها. اینا هم خیلی ظریف و حساس هستن و رانندههاش هم باید خیلی حرفهای باشن. کوچکترین ضربهای که بهش وارد بشه، کلی خرج داره و دردسرزا میشه."
نعشکشهای بهشت زهرا، جزو ماشینهای خدماتی بوده و باید طبق دیگر ضوابط راهنمایی و رانندگی حرکت کنند. حق تندروی و حرکت با سرعت بالا را ندارند. حتی برای اطمینان خاطر آژیر و چراغ هشدارشان نیز قطع شده تا از
حالا ماشین جای پا و گاری را گرفته از بس که دور شده قبرستانها. آن هم چه ماشینهایی. "کریم باقری"، بازیکن فوتبال، که خودش بنزسواره، گفته بود که" ایرانی جماعت عشق بنز و بیام و داره." حتماً سر همین عشق هم بود که وقتی بنزهای 2002 برای نعشکشی راه به بهشت زهرا باز کردند و جای بنزهای زرد سی 180 دیزلی را گرفتند، روزنامهها تیتر زدند که "همه تهرانیها یک روز سوار بنز میشوند." آن هم چه بنزی. مدل e240 با رنگ نقرهای و براق که باید دل ببرد از مسافر؛ اما مسافرش دلی ندارد برای حظ بردن.
بهشت زهرا؛ به عنوان بزرگترین قبرستان تهران از سال 48 که اولین مدلهای نعش کش دیزلی آمد تا کنون چند مدلی را عوض کرده است. دهه 60 تویوتا و لندکروزهایی آمدند که خیلی زود رفتند و آخرینشان همین بنزهایی که است که تا 260 تا هم سرعت دارد.
صبح به صبح، هر 30 بنز به همراه 10 ویتوی بلندقد صف میکشند در مرکزشان که در میرزای شیرازی خیابان کریمخان است. این شرکت پیمانکاری، خدمات مربوط به حمل جنازه در تهران را ارایه میدهد. اما اگر قرار باشد جنازهای به خارج از تهران منتقل شود، از ماشینهای مزدا استفاده میشود. این ماشینها مخصوص حمل جنازه از بیمارستان یا خانه به بهشتزهرا هستند.
بنزهای کوتاه و کشیده قابلیت حمل یک تا دو جنازه را دارند. صبح اول وقت از آنها استفاده میشود که مشتری عجله بیشتری برای رساندن میت به غسالخانه را دارد.
راننده جوان و خوش خنده بنز نعشکش:" صبح از مرکز بخش میشیم تو شهر برای بردن جنازهها، بعد مییام بهشت زهرا و تا آخر وقت کاری اینجا هستیم و از این جا تقسیم میشیم. روز پرکارمون تا 6 تا جنازه هم مییاریم اینجا. بستگی به مردن مردم داره دیگه."
نشستن پشت بنز باید دنیایی داشته باشد. فرمون هیدرولیک با گازی نرم و راحت. اون قدر که از دست راننده در میرود که چقدر پا روی پدال فشار داده است:" نه که خیلی پدالش نرمه، گاهی نمیفهمیم چقدر تند میریم. برای همینه که پلیس بزرگراه برای یکی از بچهها سرعت غیرمجاز ثبت کرد و جریمهاش کرد." این جمله را از سر شوخی میگوید راننده نعشکش.
مشکل نعشکشهای فعلی با تمام زیباییاش، نداشتن کولر است که باعث میشود بویی در ماشین بپیچد و بماند؛ البته دستگاه تهویه هوا دارد.
ویتوهای بلند، هم رنگ همین بنزها هستند؛ اما قابلیت حملشان بیشتر است. آن 10 دستگاه هر کدام قابلیت حمل چهار جنازه را دارند. از این دستگاهها بیشتر زمانی استفاده میشود که از زمان کفن و دفن در بهشت زهرا گذشته باشد.
ساعت 3 آخرین ساعتی است که جنازهها وارد غسالخانه میشوند و عملیات کفن و دفن در آن انجام میگیرد. بعد از این ساعت جنازه باید تا فردا صبر کند و به قول یکی از رانندهها:" یه هزینه شام و صبحونه اضافه، گردن خانواده مرده میافته. هرچی زودتر مرده خاک بشه، یه روز جلو هستند." البته ساعت کار رانندهها تمام شبانه روز و به صورت شیفتی است؛ حتی در تعطیلات رسمی و ایام نوروز؛ اما در شرایطی که ساعت از 3 بعد ازظهر گذشته باشد یا شب و تعداد تماسها نیز برای حمل مرده زیاد باشد، ویتوهای بلند میتوانند در مسیرشان چهار مسافر مرده خود را حمل کنند که شب در خانه نماند.
بنزهای جدید سال 82، یک روزه جایگزین قدیمیها شدند. علتش هم نوسازی ناوگان این بخش بود. ماشینهای قدیمی بیش از سه دهه رانده بودند و رمقشان به آخر رسیده بود. بنزهای جدید، برخلاف اسلافشان، مخصوص حمل جنازهاند و کابین مجزایی که گالوانیزه هم هست، دارد. ماشینهای قدیمی یکسره بود و میان راننده و جنازه، حایلی نداشت.
نعشکشهای قدیمی همان موقع در مزایدهای فروخته شدند. فرقی نداشت به چه کسی. هرکس میتوانست خریدار باشد. برای اوراق یا استفاده. چندتایی هم به ورامین فرستاده شدند و اکنون آنجا وظیفه مسافرکشی مرگ را برعهده دارند.
هزینه حمل جنازه با قدیمیها 24 هزار تومان بود و جدیدیها 50 هزار تومان است.
اکنون تنها در تهران از بنزهای نعشکش جدید استفاده میشود:" شهرستان امکانات نداره برای تعمیر این ماشینها. اینا هم خیلی ظریف و حساس هستن و رانندههاش هم باید خیلی حرفهای باشن. کوچکترین ضربهای که بهش وارد بشه، کلی خرج داره و دردسرزا میشه."
هزینههای تعمیر و یا خساراتی که به دلیل تصادفات به بنزها تحمیل میشود، تنها در صورتی که راننده مقصر نباشد، برعهده اونیست. حتی هزینه نظافت و شستشوی آن نیز با رانندهها است. برای همین است که رانندهها تا فراغتی پیدا میکنند، در گوشهای از محوطه بهشتزهرا و کنار شیرآبی، لنگ به دست، مشغول خاکروبی از سر و روی ماشینها میشوند.
هرکسی میتواند سوار این بنزهای خوش هیکل شود؛ اما هرکسی نمیتواند رانندهاش شود. این شغل از جمله کارهایی است که به صورت موروثی در یک خانواده میچرخد:" از 7-8 سالگی با بابام میاومدم اینجا. بعد از اون هم موندگار شدم. پدرم خدابیامرز راننده اون بنزهای سایق و قدیمی بود. بقیه رانندهها هم همین طور هستند. از طریق پدر یا برادرشون یا یکی از بستگانشون وارد این کار میشن. کلاً غریبه نداریم. همه یه جوری براساس یه آشنایی که داشتن، وارد این کار شدن."
شغل نانداری نیست. حقوقش 250 تا 270 هزار تومان در ماه است به اضافه بیمه؛ اما گاهی انعامهایی میرسد از خانواده متوفی که این کار را ناندار میکند و به صرفه:" بسته به صاحب مرده داره. گاهی خوب دست به جیب میشن و گاهی هم خسیس از آب در مییان یا اساساً ندارن که بیشتر بدن؛ اما بیشترشون سعی میکنن یه جوری دل ما رو به دست بیارن."
نعشکشها بسیار چشمگیر هستند به خصوص که بنز هم هستند؛ اما گاهی مایه خجالت و دلخوری رانندهها میشوند:" متلک میگن بعضی جوونها. مردهکش، کی منو میبری. چند میگیری گریه کنی. میگن دیگه."
گاهی هم قدرت موتورها و سرعتش هوس کورس گذاشتن را به راننده میدهد:" چند باری کورس گذاشتیم. گاهی با همدیگه گاهی هم با این جوونها و ماشینبازها. یکی دوبار هم با ماشینهای پلیس. همکلاس هستند دیگه؛ اما دست فرمون بچههای نعشکش حرف نداره.اول و آخر خودمون برندهایم." کمکراننده یکی از بنزهای نعشکش سر همین کورس گذاشتن، درجهاش پایین آمده و ماشین را از او گرفتهاند. اکنون تنها به عنوان کمک راننده مینشیند در ماشین.
نعشکشها هم پای بنزهای پلیس میتوانند حرکت کنند و اگر راننده خوش دستی پشتش بنشیند، شاید از پلیس هم جلو بزند. خب، اگر دزد به نعشکش بزند، آن هم از نوع خوشدست و فرمانش، چه؟:" به عوارضی قم نرسیده میگیرنش. کجا میتونه بره وقتی اجازه رفتن خارج از تهران را ندارن؟ فرض هم که توی تهران بخواد آبش کنه، بیچاره میشه. امکانش نیست. تمام قطعات اینها شماره فنی دارن. از آیینه بگیر تا تکتک لوازمش. دزدیدنش غیر از دردسر برای دزد، چیزی نداره."
هرکسی میتواند سوار این بنزهای خوش هیکل شود؛ اما هرکسی نمیتواند رانندهاش شود. این شغل از جمله کارهایی است که به صورت موروثی در یک خانواده میچرخد:" از 7-8 سالگی با بابام میاومدم اینجا. بعد از اون هم موندگار شدم. پدرم خدابیامرز راننده اون بنزهای سایق و قدیمی بود. بقیه رانندهها هم همین طور هستند. از طریق پدر یا برادرشون یا یکی از بستگانشون وارد این کار میشن. کلاً غریبه نداریم. همه یه جوری براساس یه آشنایی که داشتن، وارد این کار شدن."
شغل نانداری نیست. حقوقش 250 تا 270 هزار تومان در ماه است به اضافه بیمه؛ اما گاهی انعامهایی میرسد از خانواده متوفی که این کار را ناندار میکند و به صرفه:" بسته به صاحب مرده داره. گاهی خوب دست به جیب میشن و گاهی هم خسیس از آب در مییان یا اساساً ندارن که بیشتر بدن؛ اما بیشترشون سعی میکنن یه جوری دل ما رو به دست بیارن."
نعشکشها بسیار چشمگیر هستند به خصوص که بنز هم هستند؛ اما گاهی مایه خجالت و دلخوری رانندهها میشوند:" متلک میگن بعضی جوونها. مردهکش، کی منو میبری. چند میگیری گریه کنی. میگن دیگه."
گاهی هم قدرت موتورها و سرعتش هوس کورس گذاشتن را به راننده میدهد:" چند باری کورس گذاشتیم. گاهی با همدیگه گاهی هم با این جوونها و ماشینبازها. یکی دوبار هم با ماشینهای پلیس. همکلاس هستند دیگه؛ اما دست فرمون بچههای نعشکش حرف نداره.اول و آخر خودمون برندهایم." کمکراننده یکی از بنزهای نعشکش سر همین کورس گذاشتن، درجهاش پایین آمده و ماشین را از او گرفتهاند. اکنون تنها به عنوان کمک راننده مینشیند در ماشین.
نعشکشها هم پای بنزهای پلیس میتوانند حرکت کنند و اگر راننده خوش دستی پشتش بنشیند، شاید از پلیس هم جلو بزند. خب، اگر دزد به نعشکش بزند، آن هم از نوع خوشدست و فرمانش، چه؟:" به عوارضی قم نرسیده میگیرنش. کجا میتونه بره وقتی اجازه رفتن خارج از تهران را ندارن؟ فرض هم که توی تهران بخواد آبش کنه، بیچاره میشه. امکانش نیست. تمام قطعات اینها شماره فنی دارن. از آیینه بگیر تا تکتک لوازمش. دزدیدنش غیر از دردسر برای دزد، چیزی نداره."
نعشکشهای بهشت زهرا، جزو ماشینهای خدماتی بوده و باید طبق دیگر ضوابط راهنمایی و رانندگی حرکت کنند. حق تندروی و حرکت با سرعت بالا را ندارند. حتی برای اطمینان خاطر آژیر و چراغ هشدارشان نیز قطع شده تا از
سر شیطنت هم که شده از آنها استفاده نکنند.
---------------------------------------------
این گزارش در شماره 69 هفتهنامه دنیای خودرو چاپ شد
۱ نظر:
این شتر کی می خوابه در خونه ما؟
ارسال یک نظر