شنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۸

سرمقاله کیهان، متن شکایت و دفاعیه متهمان براندازی نرم

- سال ها پیش، زمانی که رفت و آمدی به دادگاه جناحی داشتم دیده بودم که گاه اتفاق می افتاد که متهمی بدون وکیل در دادگاه حاضر می شد. این امر به دلیل آن بود که متهم یا خانواده اش، نه پول گرفتن وکیل را داشته اند و نه وقتی برای آن گذاشته اند. در این موارد قانون برای متهمان وکیلی تعیین می کند با عنوان وکیل تسخیری. حداقل چند باری شاهد بودم که زمان محاکمه محکومی بود و وکیل نداشت. آقای قاضی از وکیلی که در اتاق نشسته بود سوال کرد که آیا در سال جاری به تعداد و دفعاتی که قانون مقرر کرده وکالت تسخیری متهمان را بر عهده گرفته است یا خیر، وقتی جواب منفی بود، همان می شد وکیل تسخیری متهم. پرونده نخوانده و ادعا و دفاعی نشنیده باید می نشست تا جلسه رسمیت پیدا کند و آخر جلسه هم می گفت دفاعیه خود را به صورت کتبی بعدا به دادگاه تسلیم خواهم کرد.
جلسه ای هم که امروز از یک ماه و نیم قبل برنامه ریزی هایش انجام شده بود، کم از این داستان نداشت. متهمانی که اتهاماتشان سبک نیست و خود نیز از جمله افراد سیاسی کشور هستند، در جلسه ای حاضر شدند که به گفته صالح نیکبخت، وکیل چند تن از متهمان، تا یک ساعت پیش از اتمام جلسه از برگزاری دادگاه از آن مطلع نبوده است.
در این شرایط که حق داشتن وکیل، مکالمه با وی و حضورش، نادیده گرفته شده است، چطور می توان به نتیجه آن دلخوش بود که منصفانه باشد؟
- در این دادگاه، متهمان به اعمالی اقرار می کنند که جزو اعتقاداتشان بوده و نوک پیکان نیز موسوی و خاتمی و احزاب اصلاحات است. تمام تلاش متهمان آن است که در جملات تکراری و مکرر بگویند که اصلاحات از اساس اشتباه بوده و هدف آن دوری از آرمان های نظام، انقلاب و امام بوده است. جملاتی که سرمقاله روزانه کیهان است.
- یکی ازمتهمان اشاره ای داشت به توهم میرحسین و بسیار هم بر آن تاکید داشت.این نیز از دیگر نکاتی است که طی یک ماه و نیم اخیر به کرات در مطبوعات (تنها رسانه های موجود که اجازه نوشتن دارند، همان کیهان و رسالت و جوان هستند)، منتشر می شود.
- یکی از نکات جالب، اظهارات کیان تاجبخش بود. چند روز قبل، احمدی نژاد از تمسخر وزارت اطلاعات بر سر ماجرای هاله اسفندیاری صحبت کرده بود(البته او در تلویزیون اعتراف کرد که قصد انقلاب مخملی داشته است) که چطور یک پیرزن 70 ساله می تواند انقلاب مخملی راه بیاندازد؛ اما تاجبخش، در بخشی از صحبت هایش به هدایت بخشی از جنبش توسط هاله اسفندیاری اعتراف کرد. اسفندیاری، پس از پخش اعترافاتش در تلویزیون، به سادگی از کشور خارج شد.
- اتهاماتی در این دادگاه متوجه برخی افراد شده که بعید می دانم مجازات آن توسط قانونگذار تعیین شده باشد. از آن جمله، فیلمبرداری. کاری که طی روزهای پس از انتخابات بسیار مرسوم بود و شهروند خبرنگاران جای خالی رسانه ها را که از همه سوی در تنگنا قرار داشتند انجام می دادند. همین خبرنگاران بودند که صحنه هایی از تخلفات پلیس را در تخریب اموال عمومی به جای اغتشاش گران ثبت کرد و لحظه جان دادن ندا و حمله پلیس و لباس شخصی ها به مردم را، وگرنه که رسانه ملی تنها نان از بیت المال می خورد و نمکدانش را هم می شکند. اگر این ها نبودند که چه کسی خبردار می شد از خیابان های تهران؟ حال اتهام برخی همین فیلم برداری است. نه کلمه بیشتر و نه کمتر. این ها حتی جزو کسانی نیستند که فیلم هایشان را فروخته باشند.
- حمله کنندگان به مردم، جایشان بسیار خالی بود.همچنین کسانی که به کوی دانشگاه حمله کردند. تیراندازی کردند به سوی مردم و گاز اشک آور می زدند. در عوض چند نفری که احتمالا برای دفاع از خود در مقابل ضربات باتوم، چوب و شلنگ و تسمه مقابله به مثل کردند، آن هم نه در شرایط برابر، به عنوان متهم بر روی صندلی نشستند.
- دادگاه تکرار آن چیزی است که طی سال های اخیر بارها و بارها برگزار شده است. حتی آن چه به متهمان داده می شود تا به عنوان دفاعیه بخوانند نیز بسیار تکراری است و طی سالیان هیچ تغییری نکرده و حتی کمترین پیشرفتی در سناریو نویسی نداشته است.
امروز آن چه برای متهمان براندازی نرم خوانده شد، چکیده سرمقاله کیهان بود که در بخش هایی به عنوان متن دفاعیه متهمان هم استفاده شد.



هیچ نظری موجود نیست: