صدا و سیما زیر بار سنبه پر زور دولت
اين روزها همه چيز تغیير كرده و ديگر جاي خودش نيست. نه آن كسي كه حزبي بوده و نه ما كه رسانهاي هستيم.
خبرنگاران و رسانهاي ها وظيفهاي دارند جدا از فعاليتهاي سياسي و حزبي. برخي رسانهها براي اين مواقع دستورالعملهاي خاصي دارند كه معمولا خبرنگاران خود را از شركت در فعاليتهاي سياسي منع ميكنند؛ اما در ایران به دلیل آن که هيچ فعاليت و رسانه چهارچوب دار و منسجمي نداريم، در اين بخش هم اساسنامه و دستورالعمل خاصي وجود ندارد. البته اين شرايط بيشتر شامل حال روزنامه ها مي شود؛ اما ماجراي رسانههاي ملي از جمله صدا و سيما و راديو كمي متفاوت است. به خصوص امسال كه براي اولين بار سيماي جمهوري اسلامي ايران اقدام به برگزاري مناظره آن هم براي كانديداها كرده است.
جدا از معايب آن اعم از محدوديت زمان، نقش بي رنگ مجري، يك طرفه بودن مكالمات، این کار حركتي جالب بوده است كه شايد در صورت تداوم، قوام يافته شود وراه هاي گفت و گو باز شود و روشهاي آن را هم بياموزيم.
اما يك نكته جالب توجه قوانيني است كه براي اين مناظرهها قرار دادهاند و مجري برنامه نيز در ابتداي هر مناظره آن را تكرار مي كند و خطابش هم كانديداها هستند و آن عدم نقد كانديداي غايب است كه نقض آن نيز حق پاسخگويي براي او را فراهم مي كند.
در قانون مطبوعات هم، چنين موضوعي به صورت يك ماده قانوني وجود دارد. براساس اين ماده در صورتي كه نسبتي ناروا به فردي زده شود، حق پاسخگويي براي وي فراهم مي شود و بايد اين پاسخنامه در همان صفحه و با همان اهميت از نظر جاي تيترو فونت چاپ شود.
با وجود اين موارد قانوني، آن چه صدا و سيما به عنوان قانون در پيش گرفته، گذشته از آن كه به لحاظ حرفه رسانهاي غرمنصفانه و خارج از اين خطوط است؛ از نظر قانوني نيز داراي ايراد است.
در این بخش هم جای تفسیر را به جای داشتن یک قانون صریح باز گذاشته اند، آن هم تفسیر شخصی.
در شرایطی که در یک برنامه زنده و در مقابل چشم 50 میلیون ببیننده اتهاماتی به افرادی در رده های بالای نظام نسبت داده می شود، این افراد از حق پاسخگویی محروم هستند و آقای ضرقامی فرصت را موکول می کند به بعد از انتخابات. اما در همین شرایط و درست در وضعیتی که دیگر هیچ فرصت و زمانی برای پاسخگویی وجود نخواهد داشت را به طرف دیگر می هد تا باز باب اتهام زنی باز بماند. براساس قوانینی که خود دارید و امشب نیز با استناد به آن فرصت برای پاسخگویی داده اید، اگر اتهاماتی بر غائبین زده شود، آیا آنان نیز فرصت پاسخگویی خواهند داشت یا آن را هم موکول می کنید به بعد از انتخابات؟ به اعتقاد شما فرصتی که به یکی از رقبای انتخابات داده اید آن هم در ساعتی که در پایان آن هر گونه تبلیغ، جرم است، برابر با عدالت است و قانونمداری؟
آقای ضرقامی، صدا و سیما بیش از این ها مورد نقد و بی اعتمادی بوده است و شما بهانه ای بیش از پیش ایجاد کردید تا همچنان رسانه تان خاکستری بماند.
شما سنگربان کسانی شده اید که تا پیش از این بارها و بارها خودتان را نیز محکوم کرده اند و شما نیز منتقد بوده اید به آنها؛ اما امروز چه شده است؟
مثلی است که می گوید زیر بار زور نرو؛ مگر زوری که سنبه اش پر زور است. دگرگونی حال شما نیز مشمول این مثل است؟ اگر چنین است که جای اعتراضی نیست برای حمایت از رسانه که رسانه زمانی معنا دارد و قابل دفاع دارای هویت باشد آن هم از خود نه آن که هر روز به رنگی درآید و رنگین شود با هر خم ابرویی یا چشم غره ای.
اين روزها همه چيز تغیير كرده و ديگر جاي خودش نيست. نه آن كسي كه حزبي بوده و نه ما كه رسانهاي هستيم.
خبرنگاران و رسانهاي ها وظيفهاي دارند جدا از فعاليتهاي سياسي و حزبي. برخي رسانهها براي اين مواقع دستورالعملهاي خاصي دارند كه معمولا خبرنگاران خود را از شركت در فعاليتهاي سياسي منع ميكنند؛ اما در ایران به دلیل آن که هيچ فعاليت و رسانه چهارچوب دار و منسجمي نداريم، در اين بخش هم اساسنامه و دستورالعمل خاصي وجود ندارد. البته اين شرايط بيشتر شامل حال روزنامه ها مي شود؛ اما ماجراي رسانههاي ملي از جمله صدا و سيما و راديو كمي متفاوت است. به خصوص امسال كه براي اولين بار سيماي جمهوري اسلامي ايران اقدام به برگزاري مناظره آن هم براي كانديداها كرده است.
جدا از معايب آن اعم از محدوديت زمان، نقش بي رنگ مجري، يك طرفه بودن مكالمات، این کار حركتي جالب بوده است كه شايد در صورت تداوم، قوام يافته شود وراه هاي گفت و گو باز شود و روشهاي آن را هم بياموزيم.
اما يك نكته جالب توجه قوانيني است كه براي اين مناظرهها قرار دادهاند و مجري برنامه نيز در ابتداي هر مناظره آن را تكرار مي كند و خطابش هم كانديداها هستند و آن عدم نقد كانديداي غايب است كه نقض آن نيز حق پاسخگويي براي او را فراهم مي كند.
در قانون مطبوعات هم، چنين موضوعي به صورت يك ماده قانوني وجود دارد. براساس اين ماده در صورتي كه نسبتي ناروا به فردي زده شود، حق پاسخگويي براي وي فراهم مي شود و بايد اين پاسخنامه در همان صفحه و با همان اهميت از نظر جاي تيترو فونت چاپ شود.
با وجود اين موارد قانوني، آن چه صدا و سيما به عنوان قانون در پيش گرفته، گذشته از آن كه به لحاظ حرفه رسانهاي غرمنصفانه و خارج از اين خطوط است؛ از نظر قانوني نيز داراي ايراد است.
در این بخش هم جای تفسیر را به جای داشتن یک قانون صریح باز گذاشته اند، آن هم تفسیر شخصی.
در شرایطی که در یک برنامه زنده و در مقابل چشم 50 میلیون ببیننده اتهاماتی به افرادی در رده های بالای نظام نسبت داده می شود، این افراد از حق پاسخگویی محروم هستند و آقای ضرقامی فرصت را موکول می کند به بعد از انتخابات. اما در همین شرایط و درست در وضعیتی که دیگر هیچ فرصت و زمانی برای پاسخگویی وجود نخواهد داشت را به طرف دیگر می هد تا باز باب اتهام زنی باز بماند. براساس قوانینی که خود دارید و امشب نیز با استناد به آن فرصت برای پاسخگویی داده اید، اگر اتهاماتی بر غائبین زده شود، آیا آنان نیز فرصت پاسخگویی خواهند داشت یا آن را هم موکول می کنید به بعد از انتخابات؟ به اعتقاد شما فرصتی که به یکی از رقبای انتخابات داده اید آن هم در ساعتی که در پایان آن هر گونه تبلیغ، جرم است، برابر با عدالت است و قانونمداری؟
آقای ضرقامی، صدا و سیما بیش از این ها مورد نقد و بی اعتمادی بوده است و شما بهانه ای بیش از پیش ایجاد کردید تا همچنان رسانه تان خاکستری بماند.
شما سنگربان کسانی شده اید که تا پیش از این بارها و بارها خودتان را نیز محکوم کرده اند و شما نیز منتقد بوده اید به آنها؛ اما امروز چه شده است؟
مثلی است که می گوید زیر بار زور نرو؛ مگر زوری که سنبه اش پر زور است. دگرگونی حال شما نیز مشمول این مثل است؟ اگر چنین است که جای اعتراضی نیست برای حمایت از رسانه که رسانه زمانی معنا دارد و قابل دفاع دارای هویت باشد آن هم از خود نه آن که هر روز به رنگی درآید و رنگین شود با هر خم ابرویی یا چشم غره ای.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر